



پـُشـتـِ مـَن مـالـیـد بـِه خـاک خـوش بـِه حـالـِ زِنـدِه هـا
مـُردِه اَم رو ایـن حـِسـاب لـِه شـُدَم تـو هـَم بـِسـابـ
نـَزار کـِه دَرد بـِرِسـِه بـِه اُسـتـُخـون خـورد بـِشـِه
نـَزار کـِه یـِه شـَمـع کـوچـولـو تـو مـَسـیـرت نـور بـِشـِه
نَـخـواه کِـه مَـرد بِـشـی قَهـرِمـان شـی طَـرد بِـشـی
نَـزار کِـه خَـسـتِـه شـی اَز هَـدَفِت سَـرد بِـشـیـ
بُـلَـنـد شـو رو دو پـات بِـپَـر تـو بـا دو بـال
بِـکِـش اون بـادبـان خُـدات کِـه بـادُ و داد
اَز تُـو حَـرکَـت اَز اون بَـرکَـت دَسـتِـت پَـرچَـم سَـمـتِ مَـقصَـد
مَـن کِـه غَـرقَم تـو خُـودَم روحَـمـو هِـی مـیـجـو امـ
مِـه گِـرِفتِـه اُتـاقَمـو گِـل گِـرِفتِـه دو بـالَـمـو
خُـدایـی حِـیـفِه وَقت نَـشـی تـو عِـیـن مَـن
#سـربـاز خـدا
#آدمـک
#صـادق
#مــــــــَن آرومـَم...#
#وَلــى قانـونـاً#
3#مــَن داغــونـَم...#
#چِشـآم بارونـَن زندگیـم وارونـَس...#
#بذار برو نَکُن بازى با جونـَم...#
فک میکردیم تموم شُده دوره لاَشی بازی نگو تازه شروعِ شُده
#هوووووووووووف
+دلمون شکَستُ بَخیه خورد ...
بَرایـ فَراموش کَردَنِت
هَر شَب آرزویـ آلزآیمِر میکُنَمـ ...!
خوُش بهـ حالِ تو
کهِـ وَقتی اون اومَد ...
بِدون هیچ دَردِسَریــ
فَراموشَم کَردیـ... : ))
وَقتیـ نَخواستِت...
آرومـ بِکِش کِنار : )
غَمـ اَنگیزهـ اگهـ توُ رو نَخواد...
مَسخَرهـ اَست اگهـ نَفَهمیـ ...
اَحمَقآنهـ اَست اَگهـ اِصرآر کُنیـ ...! : (
#بچه که بودیم سر کلاس ردیف [اخر]
#جای من بود، تخس نیم وجبی [لاغر]
#توی اسکل هم عشقت بود جلو [بشینی]
#خوش چشی کنی واسه دبیر کلاس [دینی]
#کم کم قد کشیدیم به بلوغ [رسیدیم]
#تو به رویات ، به ریش ، ما به نبوغ [رسیدیم]
#ماها از تو باسواد تر اخراج [شدیم]
#پسر حاجی تو گفتی ما اغفال [شدیم]
#تو تو پایگاه میچرخیدی ما تو [پارکا]
#تو تو شرکت باباتو ما تو [کارگاه]
#شما ژنتیکی فرقاتون [بغل بازه]
#نسل اندر نسلتون [دغل بازه]
#ماها دو نفر نیستیم دو [فاجعه ایم]
#دو جریان جاری تو [جامعه ایم]
#که مارو پله کرد ، [رفتی بالا]
#هر گهی هم که خواستی بخوری گفتی [بابا]
#لاشی بود اونی که بم میگف اگه نباشی [میمیرم]
#حالا هم بیادش از سیگارم کام [میگیرم]